واژگونی تانکر سوخت در اتوبان کسایی تبریز
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۹۹۶۰
دریافت 22 MB
به گزارش خبرنگار مهر، واژگونی یک دستگاه تانکر سوخت از نوع گازوئیل در اتوبان شهید کسایی تبریز منجر به آتش سوزی شد و ۲ کشته و سه مصدوم به جا گذاشت.
کد خبر 5898169.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: مهر
کلیدواژه: تبریز انفجار انفجار گاز بوشهر دفاع مقدس هفته دفاع مقدس تبریز سنندج گردشگری کاروانسرا اردبیل ایلام اصفهان کرمانشاه هفته وحدت گلستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۹۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله دزدان به یک سلبریتی دیگر در اتوبان چمران؛ پیگیری نمیکنم! +تصویر
امین منوچهری مهاجم سابق استقلال امروز در اتوبان چمران با صحنه وحشتناکی رو به رو شد و در ترافیک مورد حمله سارقین قرار گرفت و گردنبند طلای او به سرقت رفت.
به نقل از ورزش سه منوچهری گفت: در ترافیک اتوبان شهید چمران بودم و یک موتوری به آینه خودرو من برخورد کرد و پس از آن شروع کرد به فریاد زدن و با دست به شیشه خودرو من میکوبید، زمانی که شیشه ماشین را پایین دادم تا ببینم چرا این کار را انجام میدهد یک نفر دیگر از پشت سر آمد و گردنبند من را از گردنم کشید و همین اتفاق باعث شد تا گردنم آسیب جزئی ببیند.
منوچهری در ادامه گفت: صحنه شوکه کننده بود و حتی نتوانستم واکنش نشان دهم، زمانی که شیشه ماشین را پایین کشیدم شخص موتور سوار با مشت به سمت من حمله کرد و از این اتفاق شوکه شده بودم و ناگهان یک نفر دیگر اقدام به سرقت کرد، نمیدانم چرا رسیدگی نمیشود. این چندمین بار است که در اتوبان چمران این اتفاق تکرار میشود و فکر میکنم آنها یک باند هستند که این کار را انجام میدهند!
او در انتها گفت: پیگیری نکردم چون به نظرم به جایی نمیرسد. بارها همین اتفاق افتاده، نه جلوگیری انجام شده و نه پیگیری اتفاق میافتد. باز خدا را شکر که به خودم آسیبی وارد نشد!